🔴 درد دل با خودمونیهای غریبه... :(
يكشنبه, ۲۸ خرداد ۱۳۹۶، ۰۸:۱۷ ب.ظ
دلم باتمام وجود برای گذشته ها تنگ شده...😢😟
برای گذشته ای که خوب بود وخوش گذشت...😃😊
با وجود تمامِ پریشانی ها ، خاطرجمعِ مهرومحبت میان نگاه های هم،میان دلهای هم بودیم...👪👭👫
هرچند اندک...!!!😐
هرچند به حداقل ترین شکلِ ممکن...!!!!😉
اما بازهم دلتنگم... 💔دلتنگ همان حداقل ها واندک ها... برای تمامِ اضطراب و دل اشوبهایی ک برای یکدیگر داشتیم...💕💓
خانه روشن بود با سو سوی چراغ مهربانیِ خانواده...👥💬👥
هرچند با ریا... ⚠
گذشته بود و گذشت...🚦🚙
تمام شد آن صفایِ ساختگیِ از سرِ اجبار...🎭
اینک اما همه درپیِ اختیار خویش... هرچند تنها و به ظاهر خوشحال...⛔😕
اینک خانه سرد و خاموش ... ساکت و اخمو... قلبِ های بشکسته ... 😣💔🏯
اینک اما...دستِ مهر میکشند برسرِ دجالکهای آهن پاره... 📱🙊
با خود که فکرمیکنم...میبینم..بسیار عجیب جلوه میکند... 😧😬
که بانگاهِ گرمشان لبخند میزنند ب روی چهره ی شلوغِ آن دجالکها...😒❌❗❗❗❗
مگر آهن پاره هم احساس دارد؟❗❓...حتما دل هم دارد...!!!... 😱😲😓
ولی خودمانیم عجب فتنه ای ست این آهن پاره!!!... 😈📱⚠😤🚫⛔❌
نویسنده:هانیل(مجنون کربلا)...
۹۶/۰۳/۲۸